جرای صحنهای که در آن گلها میمیرند. و گورهایشان را با پیکر خودشان احاطه میکنند. لباس و گریم بینقض است. تهران، خیابان تخت طاوس، ساعت ۱۰ شب به بعد پر از جگر، مرهم دل سوخته. قیمتها هم متفاوت است از ۶۰ تا ۱۵۰ هزار تومان. زنهایی با آرایشهای غلیظ. زمانی بود اگر کسی دنبال در و داف میگشت حد فاصل پل پارک وی تا رستوران رواق را برای اینکار انتخاب میکرد ولی الان دیگر تخت طاوس جولانگاه چراغهای استپ ماشینها و دافها است.
چند شب پیش یکی از هاتترین دافهای تهران که بیامدبلیو سری پنج دارد و خانهای در زعفرانیه بهم گفت: "هر کسی برای یه کاری ساخته شده. یکی نقاشی میکنه. یکی انقلابیه. یکی نجاره. خوب منم کارم اینه. کارمم دوست دارم. بهش عادت کردم. خوب پولم در مییارم. مگه چه اشکالی داره؟"
بهش گفتم: من صلاحیت این ندارم بگویم که چه اشکالی دارد. فقط میدانم یک انقلابی برای یک مشت دلار نمیجنگد. بلکه به خاطر چیزی که به آن اعتقاد دارد حتی از جانش هم میگذرد. آیا تو به کارت اعتقاد داری؟ آیا حاضری به خاطرش از جانت بگذری؟ صدای Anathema فضای ذهنم را پر کرد. دلم میخواهد موزه جنگ مسکو را ببینم. عین ح تعریف میکند که خیلی رویایی است. انگار وسط جنگ جهانی دوم هستی.
ارتش سرخ در لنینگراد دارد در مقابل سربازهای رایش سوم مقاومت میکند. تهران در شب خیلی طاعونی است. این جمله "پر از جگر، مرهم دل سوخته." یکی از دیالوگهای فیلم دیوانه از قفس پرید احمدرضا معتمدی است. آنجایی که یلدا: عطش تو با من سیراب نمیشه. فراست: این رسم کجاست که آب را از جگر سوخته دریغ کنند؟ یلدا: چیزی که تو دنبالشی فراست، باید بری اطراف جردن و میدون ونک. اونجا تا دلت بخواد جگر ریخته، مرهم جگر سوخته! به نظر شما ریشه کلمه روسپی از روس میآید یا روسیه؟ چه اتفاقی افتاد که بعد از مجنون و لیلی دیگر توی تاریخ بچه معروفی توی عشق نداریم؟
یک ماشین حساب ممکن است آنچنان منظم ساخته شود که عملیات جمع و تفریق و ضرب و تقسیم را دقیقن انجام دهد، یعنی نظم ساختمانی ماشین میتواند چنین خاصیتی را به وجود آورد، اما هرگز یک ماشین حساب قادر به ابداع و ابتکار یک قاعده ریاضی نیست. همچنین یک ماشین ترجمه میتواند دقیقن سخنان یا نوشتهی یک نفر را ترجمه کند ولی هرگز نظم دقیق آن ماشین قادر به تصیحح اشتباه گوینده نخواهد بود.
زنده باد عالیجناب تیم برتون عزیزم که حالم را حسابی جا میآورد و حس مبارزه را در رگهایم میدواند. از تیم برتون کبیر یاد گرفتم چگونه به آرزوهایم احترام بگذارم. همین آرزوهای انسان بود که او را از غار به ماه برد. از خاک به افلاک. از بدویت به نانو تکنولوژی و سلولهای بنیادی. تیم برتون بد جور حس پیش از هفت ساله شدن را در آدم زنده نگه میدارد. کسانی که کودک درونشان بزرگ شده نمیتوانند عالیجناب را درک کنند.
چه حکمی صادر میکنید برای بچهی شیطونی که خیلی آلار میسازد؟ دانای کل در اینجا به قتل رسیده است. به جای استخدام کاراگاه خصوصی مرا به بخش روانی منتقل کنید. روی لبتاپ یکی از بکسها دیدم وقتی وینپ روشن است فقط روی صفحه ویندوز است و دیگر جایی آن پایین کنار صفحههای وب را اشغال نمیکند. حالا من هرچقدر توی آپشن وینپ دنبال گزینهای میگردم که آن را تیک بزنم تا این اتفاق هم برای من بیافتد نمیافتد.