SIGNS OF LIFE

اگرمیدانستی که چه دردی دارد که چه زجری دارد خنجر از دست عزیزان خوردن از من خسته نمیپرسیدی که چرا چرا تنهایم.

SIGNS OF LIFE

اگرمیدانستی که چه دردی دارد که چه زجری دارد خنجر از دست عزیزان خوردن از من خسته نمیپرسیدی که چرا چرا تنهایم.

Wish You Were Here - PART2 - تیک

از حالا دلم بیقرار آن روز است  که دوباره ببینمت .نمی دانی کنار تو چقدر آرامش من بزرگ است .نمی دانی چقدر آرامی و آرام بودنت چه آرامش بزرگی به من می بخشد .

انگار مرا توی گهواره کودکی هایم خوابانده ای و مادرم به همان آوای مهربان و همیشگی توی گوشم لالایی می خواند.

نمی دانی چقدر دلم تنگ توست ‍‍،نمی دانی چقدر بیتابم که دوباره مرا به نام صدا کنی .نمی دانی برای رسیدن به تو چقدر با خودم توی تنهایی ام حرف می زنم . هر شب و هر شب . نمی دانی چقدر دلم بیتاب نگاه تو ست.بیتاب دستانت که شکل نوازشند برای روح زخمی و نا آرام من. نمی دانی چقدر محتاج آغوش تو هستم .

مسیحای من ....

تشنه ام ....

تشنه روزی که مرا با مهربانی همیشگی ات در آغوش بگیری .

روح مجروح و خسته من تنها در کنار تو آرام میگیرد .همچون طفلی در آغوش مهربان مادرش!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد