نی نی قصه اروم داشت گریه میکرده.چند قدم جلوتر از پاهاش عروسکش افتاده بود.سمته راست عروسک-دسته کنده ی شده ی عروسکه افتاده بود...
..............................................
مرد ارام در را باز کرد.همه ی نور تویه اتاق از لامپی که قبل از رفتنش تویه خونه روشن گذشته بود تامین میشد.وارد شد-ساکش را همون جا دمه در گذاشت و بعد پالتوش را کند و روی مبل ولو شد.سیگاری روشن کرد-سرش را با دستش گرفت و بعد از چند تا پک شروع کرد به سرفه کردن...
................................................................
زن رسپی به خونش وارد شد.تویه راه پله پر از سر و صدا بود.در را که بس فقط خستگی اونجا بود.حتی تنهایی را هم حس نکرد.به سختی خودش را به تخت رسوند و خودش را روی اون ول کرد.
انگار به خوابه ارومی رفته...
.............................................
پیرمرد دسته گل را روی قبر گذاشت و خودش کنار اون نشست و کمی با دماغش بو کشید.به بچه ای نگاه کرد که داشت اون طرف تر راحت بازیش را میکرد.کمی به بچه خیره شد و بعد با چند حرکت بلند شد و جاده ی قبرستون را در پیش گرفت و رفت
سلام
اینم از امکاناتی مثل : فال حافظ – جک اتفاقی – اس ام اس اتفاقی – قالب های زیبا – نمایشگر مشخصات کاربران – آمارگیر و تعداد افراد آنلاین - نمایشگر جدیدترین خبرهای لحظه ای ایران و جهان - دعای فرج – سیستم مطالب جدید وبلاگ – سیستم رادیو فردا و ... برای شما ...
همین الان خودت بیا .http://code-weblog.blogfa.com
بیش از 22000 نفر از این ابزار دارن توی وبلاگهای خودشون استفاده می کنن که تو هم می تونی یکی از کاربران جدید این ابزار رایگان باشی .
ابزار رایگان برای وبلاگها
http://code-weblog.blogfa.com
http://code-weblog.blogsky.com
سلام داداش تیک
وبلاگت چه عنوان قشنگی داره
خوشحالم که دوباره می نویسی
موفق باشی